1- نشریه ساندی تایمز با انتشار مقالهای مدعی شد که که اسرائیل میتواند ایران را به عصر سنگی بازگرداند! (Israel could send Iran back to Stone Age!) این نشریه در بخشی از گزارش خود نوشت : کارشناسان نظامی میگویند که دولت اسرائیل میتواند شبکه برق ایران را با استفاده از سلاح های پالس الکترومغناطیسیی Electromagnetic pulse weapons)) فلج کند.
ساندیتایمز در ادامه نوشت: بیل گرتز متخصص کهنهکار دفاعی آمریکا گفته است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا گزارش دادهاند که نگرانیهایی افزایش یافته است که اسرائیل با استفاده از انفجار اتمی در ارتفاع بالا، علمیاتی علیه ایران انجام داده که در تمام توان الکترونیکی این کشور وقفه ایجاد خواهد کرد.
سایتهای متعلق به رژیم صیهونیستی انتشار این گزارش را سوپرایز نیروهای دفاعی اسرائیل در حمله نظامی به ایران قلمداد کردند.
این مورد تنها نمونهای از خروار تهدیدهای اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران با استفاده از سلاحهای الکترومغناطیسی است که در سپتامبر 2012 ساندیتایمز از آن پرده برداشته است.
سلاحهای پالس الکترومغناطیس (Electromagnetic pulse weapons ) که به اختصار EMP خوانده میشوند اولین بار به عنوان عوارض آزمایشهای هستهای ارتفاع بالا دهه 1950 تا 1960 برجسته شد. این موشکها از انفجار شدید انرژی گاما که با میدان مغناطیسی زمین واکنش نشان میدهد جریان بسیار قویای تولید میکند. مجموعه این شوکها پتانسیل آن را دارند که وسایل الکترونیکی و مدارها را ذوب کند.
بمبهای الکترومغناطیسی سلاحهایی هستند که خسارت و تلفاتی بر روی بدن انسان و موجودات زنده ایجاد نمیکنند؛ لذا باید آنها را در زمره سلاحهای هستهای دانست که کشتار جمعی محسوب نمیشوند؛ رژیم صهیونیستی میزان قابل توجهی از این سلاح را در اختیار دارد.
2- تهدیدهای امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران تقریباً دائمی بوده و طی سالها و ماهها اخیر مداوم وجود داشته است. در نمونهای تازه از آن و در آوریل 2016 ریچارد جاستین کمپ Richard Justin Kemp سرهنگ پنجاه و هفت ساله و بازنشسته انگلیسی که سابقاً در جنگهای افغانستان، عراق، بوسنی و خلیج فارس شرکت کرده کرده است در سخنرانی چند هفته پیش خود در موسسه گاتستون Gatestone Institute از اسرائیل خواسته است که به تنهایی به ایران حمله کند.
این افسر انگلیسی در ادامه با هشدار به اروپا از این اتحادیه میخواهد که اسرائیل را ملزم نماید تا به تاسیسات هستهای ایران حمله کند و در پایان نیز با بیان اینکه اسرائیل یک پایگاه فرامرزی قدرتمند برای هدف قرار دادن برنامه هستهای ایران است خواهان آغاز حملهی تهاجی اسرائیل علیه ایران میشود.
3- انعقاد توافق هستهای در سال گذشته صنعت هستهای ایران به صنعت هستهای دکوری تبدیل کرد؛ نوزده هزار سانترفیوژ به پنج هزار عدد کاهش پیدا کرد، در محفظههای راکتور اراک بتن ریخته شد و قلب آن نابود شد، فردو که در عمق نود متری زیر کوه بود به مرکزی پژوهشی تغییر کاربری دارد و غنی سازی بیست درصد نیز تطعیل شد.
اما محدودیتها صرفاً به صنعت هستهای ایران ختم نشد و مسئله موشکی را نیز شامل شد.
بند سوم از پیوست دوم قطعنامه ۲۲۳۱ – که مهر تائیدی بر اجرای برجام است- صراحتاً به محدودیت های هشت ساله موشکی ایران اشاره کرده است. در این بند آمده است: «از ایران خواسته میشود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشک های بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هسته ای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذیرش برجام» یا تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمعبندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد.»
Iran is called upon not to undertake any activity related to ballistic missiles designed to be capable of delivering nuclear weapons, including launches using such ballistic missile technology, until the date eight years after the JCPOA Adoption Day or until the date on which the IAEA submits a report confirming the Broader Conclusion, whichever is earlier
نکته تاسف آور این است که این قطعنامه برخلاف شش قطعنامه قبلی توسط ایران پذیرفته شده است و تیم مذاکره کننده وزارت خارجه بارها به تمجید از این قطعنامه پرداختند. به همین جهت نقض این قطعنامه «نقض توافق بین المللی» است که نه تنها بازگشت تحریم های قبلی را در پی خواهد داشت، بلکه شورای امنیت تحریم های جدیدی را نیز اضافه خواهد نمود که ابتدا ایران را تحت فصل 7 منشور ملل متحد وارد نموده و سپس با استفاده از ماده ی 42 منشور، مجوز حمله ی نظامی به ایران را صادر خواهد نمود.
اما به نظر میآید محدودیتهای یادشده، آغاز راهی عریض و طویل وناسرانجام برای صنعت موشکی ایران باشد چرا که پیام روشنی که توافق هستهای برای آمریکا و همپیمانانش به همراه داشته آن است که حربه فشار و مذاکره در زمینه هستهای نتیجه بخش بوده است لذا عقل سلیم میپذیرد که همین روش را در سایر موضوعات اختلافی با جمهوری اسلامی ایران منجمله مسئله موشکی مجدداً امتحان نمایند ولو اگر نتایج سابق به دست نیاید؛ موضوعی که توماس شانون معاون وزیر امور خارجه آمریکا پنجم آوریل در سخنرانی خود در کمیته روابط خارجی سنا به آن اشاره کرد و گفت: ما به استفاده از همه دسترسیهای چندجانبه و ابزارهای یکجانبه شامل تحریمها در زمان مناسب ادامه خواهیم داد تا مانع برنامه موشک بالستیک ایران شویم.
we will continue to use all available multilateral and unilateral tools, including sanctions when appropriate, to impede Iran’s ballistic missile program
لذا همانطور که مشخص است اگر تحریم و فشار یکبار نتیجه داده پس برای دفعات آینده هم بینتیجه نخواهد بود؛ به همین جهت باید از آن در زمینههای دیگر منجمله مسئله موشکی ایران استفاده کرد. این موضوعی است که تاکنون نیز رخ داده است؛ به طوری که آمریکا و همپیماناش پس از آزمایش موشک عماد نامه مشترکی به سازمان ملل نوشته و ایران را به نقض قطعنامه 1929 متهم کردند؛ همچنین ، هشت فرد و سه نهاد درگیر در تهیه مواد و سایر تجهیزات برای برنامه موشکهای بالستیک ایران را نیز توسط آمریکا تحریم شد.
4- تهدید ایران به حمله نظامی و تحریم تسلیحاتی تنها بخشی از سناریو رژیم آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است؛ نگاهی کوتاه به آمار میزان تسلیحات خریداری شده همپیمانان آمریکا در منطقه غرب آسیا این سناریو را کمی خطرناکتر نشان میدهد.
سفیر سابق هند در ازبکستان و ترکیه طی مقالهای که آسیاتایمز سیزدهم آپریل آن را منتشر کرده است، اطلاعات و ارقام جالب توجهای در این ارتباط ارائه میدهد.
بهادر آکومار (M.K. BHADRAKUMAR ) مینویسد: همسایگان ایران در خلیج فارس پیش خرید میلیونها دلار سلاح ارزشمند از غرب را افزایش دادهاند که آخرین جتهای جنگنده بوئینگ و لاکهید مارتین، هلیکوپتر آپاچی، سیستم های دفاع هوایی پاتریوت میباشد و آخرین مدل موشکها، بمبها و سایر سلاحها را ذخیره کردهاند.
او همچنین در ادامه در ارتباط با تسلیحات عربستان سعودی مینویسد: برای نمونه عربستان سعودی اولین وارد کننده سلاح جهان در سال 2014 بوده است. بین سالهای 2011 و 2015 واردات اسلحه عربستان در مقایسه با پنج سال گذشته 275 درصد افزایش پیدا کرده است. در همین زمان خریدهای تسلیحاتی دولتهای خاورمیانه به طور کلی شصت و یک درصد افزایش پیدا کرده است.
همچنین در ادامه میگوید: موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم تخمین میزد که دولت عربستان سعودی در سال 2014 بیشتر از 25درصد از کل بودجه خود را که بیش از 80 میلیارد دلار میشود صرف هزینههای ارتقا داراییهای نظامیاش کرده است. امارات متحده عربی نیز در حدود 23 میلیون دلار هزینه کرده است. هزینههای نظامی ایران نیز به نستاً حدود پانزده میلیارد دلار بوده است. دولتهای شورای همکاری خلیج فارس مانند بحرین، عمان، عربستان سعودی و امارات هشت برابر ایران بر روی تسلیحات خود هزینه کردهاند. صادقانه باید بگوییم که عربستان صعودی پنج برابر ایران و امارات متحده نیز دو برابر ایران هزینه کردهاند. آیا ایران نباید حق دفاع از خود را داشته باشد؟
سفیر سابق هند همچنین مینویسد که با توجه به ارزیابی آمریکا در سالهای گذشته دولتهای خلیج فارس در دو زمینه هزینه های نظامی و دسترسی به سلاح های مدرن، در برابر ایران مزیت قریب به اتفاقی داشتهاند.
نکته جالب توجه دیگر که بهادر آکومار به آن اشاره کرده آن است اصلی ترین فروشنده سلاح به این کشورها ایالات متحده آمریکا است که در طی سه دهه گذشته با ساختن تصویر ترسناک از ایران نسبت به فعالیتهای نظامی-تسلیحاتی ایران بزرگنمایی کرده است!
گفتنی است که نگارنده در گزارشی که پیشتر منتشر شده بود از فروش بیش از 600 موشک پاترویت به ارزش 5/4 میلیارد دلار به عربستان سعودی، تحویل سیستمهای هواپیمایی منحرف کننده رادار به امارات متحده و فروش ۸ فروند جنگنده اف-۱۶ به قاهره توسط ایالات متحده آمریکا خبر داده بود.
با تفاسیر بالا چندان جای تعجب نیست که پارلمان کشور کوچکی چون بحرین از دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس و اتحادیه عرب بخواهد تا علیه ایران و حزب الله اعلان جنگ نمایند.
ناگفته نماند که آمریکا علاوه بر سیل تجهیزات و تسلیحات نظامی به متحدان عربیاش حمایتهای نظامی خود به اسرائیل را نیز افزایش داده است؛ اختصاص بیش از 23.5 میلیارد دلار جهت تامین مالی نظامی رژیم صهیونیستی و سرمایهگذاری اختصاصی مبلغی بیش از 3 میلیارد دلار برای بهبود و ارتقا سامانه گنبد آهنین از جمله این موارد است.
5- شرایط کاملاً روشن و مشخص است؛ تهدیدهای پیاپی اسرائیل و همپیماناش با تسلیحاتی که فقط آنان اجازه ساخت و استفاده از آن را دارند از یک سو، از سویی دیگر موانع و فشارهای کدخدا و همپیمانانش بر مسئلهای موشکی و دفاعی ایران و در نهایت نیز کشورهای تا بن دندان مسلح منطقه که به وسیله آمریکا و همپیماناش پیشتیبانی میشوند.
در چنین شرایطی اگر کسی چون هاشمی رفسنجانی دنیای فردا را دنیا گفتمانها ببنید و نه دنیای موشکها فقط و فقط در مسیری گام برداشته که رژیم صهیونیستی و آمریکا به همراه همپیمانان منطقهایشان چون عربستان حرکت کردهاند.
ارتباط تنگانگ هاشمی رفسنجانی با ملکعبدالله پادشاه سابق عربستان نهتنها این موضوع را بیشتر قریب به ذهن مینماید بلکه این ظن را نیز بیشتر تقویت میکند که این مسئله مسبوق به سابقه نیز بوده است. شام خصوصی خانواده هاشمی و ملک عبدالله در زمان سفر حج وی تا صحنهای که هاشمی و پادشاه عربستان دست در دست هم وارد کنفرانس خبری میشوند و موارد بسیار دیگری که از حوصله این گزارش خارج است در زمانی رخ میدهد که زلمای خلیلزاد مهره کلیدی واشنگتن در خاورمیانه و جهان اسلام معترف است پادشاه سابق عربستان در آن برهه از آمریکا میخواسته است تا به ایران حمله کرده و به تعبیر خودش «سر مار» را بزند. خلیل زاد این درخواست را غیرواقعبینانه تلقی میکند.
لذا همچنان که درخواست ملکعبدالله از آمریکا برای حمله به ایران به حق غیرواقعهبینانه میباشد، محدودیتهای پذیرفته شده در صنعت هستهای و موشکی و نگرش مذاکرهمحور به جهان اداره شده توسط نظام سلطه، غیر واقعبینی محض و تجلی نفوذ در مسئولان نظام جمهوری است؛ طوری که تصمیم مدیران و مسئولان کشور در شرایطی به نفع دشمن تغییر میدهد که تهدیدها روز به روز درحال افزایش میباشد.
:: موضوعات مرتبط:
اخبار و سیاست ,
,
:: برچسبها:
موشک ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0